در معبدی گربه ای وجود داشت که هنگام مراقبه ی راهب ها مزاحم تمرکز آن ها می شد . بنا بر این استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می رسد یک نفر گربه را گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد . این روال سال ها ادامه پیدا کرد و یکی از اصول کار آن مذهب شد . سال ها بعد استاد بزرگ در گذشت . گربه هم مرد . راهبان آن معبد گربه ای خریدند و به معبد آوردند تا هنگام مراقبه به درخت ببندند تا اصول مراقبه را درست به جای آورده باشند . سالها بعد استاد بزرگ دیگری رساله ای نوشت در باره ی اهمیت بستن گربه !!!
نظرات شما عزیزان:
فراشی
ساعت21:38---8 تير 1391
واقعاکه بامفهوم وعمیق بود
omrani
ساعت18:08---27 خرداد 1391
<<شاملو:
برای تو وخویش چشمانی آرزو میکنم که ببیند در ظلماتمان فانوسها را
و دستانی که برهاند ما را از آن چیز هایی که در بندمان کشیده اند...
و زبانی را...
ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:,
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دانشجویان پزشکی لرستان (خرم آباد)مهر89 و آدرس lmsm89.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.